آخرین لحظات شهادت یکی از رزمندگان اسلام بود که به بالای سرش رسیدم قمقمه خالی آبش را به من داد و وقتی علت آن را پرسیدم . گفت : من به مادرم قول داده بودم با قمقمه خالی به فرات می روم و از آن آبی که امام حسین وحضرت عباس می نوشیدند در این قمقمه می ریزم وبرای شفای تو ومریض های اسلام به همراه می آورم اینک چون لحه های عمرم هست تو را قسم می دهم به امام حسین و حضرت عباس که این قمقمه را تحویل بگیری و وقتی به کربلا رسیدی آن را از آب فرات پر کنی و برای مادرم سوغات ببری .نام کتاب : سفر عشق صحفه 16:نام شهید : سید منصور مرتمی